تو هوا وقتی که برق میجّه و بارون میکنه
کمون رنگه به رنگش دیگه بیرون نمیاد،
رو زمین وقتی که دیب دنیارو پُر خون میکنه
سوارِ رخشِ قشنگش دیگه میدون نمیاد.
شبا شب نیس دیگه، یخدون غمه
عنکبوتای سیا شب تو هوا تار میتنه.
احمد شاملو
کمون رنگه به رنگش دیگه بیرون نمیاد،
رو زمین وقتی که دیب دنیارو پُر خون میکنه
سوارِ رخشِ قشنگش دیگه میدون نمیاد.
شبا شب نیس دیگه، یخدون غمه
عنکبوتای سیا شب تو هوا تار میتنه.
احمد شاملو
No comments:
Post a Comment